غزل شماره ۲۹۵ - سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ

غزل شماره ۲۹۵ - سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ

من از تراب غدیرم، چرا نمی آیی؟ من غرق در گناهم، Ú©ÛŒ میکنی نگاهم؟ تنها، Ú†Ù‡ میکنی؟ Ú†Ù‡ مهجورم Ú†Ù‡ غÙ

read more